ملااحمد نراقی در تعریف صبر می نویسد:
صبر، عبارت است از ثَبات نفس و اطمینان آن و مضطرب نگشتن و مقاومت کردن در بلایا و مصایب، به گونه ای که سینه انسان تنگ نشود و خاطر او پریشان نگردد و گشادگی و طمأنینه ای که پیش از حدوث بلا داشته است، حفظ نموده و زبان خویش را از گلایه و شکایت حفظ کند و اعضا و جوارح خود را از حرکات ناهنجار محافظت نماید... صبر و شکیبایی، منزلی است از منازل دین و مقامی است از مقامات موّحدین که به واسطه آن، بنده به جمع مقربان بارگاه احدّیت وارد می شود و تا کسی صبر را شعار خویش نسازد، به مراتب ارجمند نخواهد رسید... در منزلت و جایگاه صبر همین بس که وقتی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله درباره ایمان پرسیدند، فرمود: «آن، صبر است».
حضرت علی علیه السلام ، جایگاه صبر نسبت به ایمان را به جایگاه سر نسبت به بدن تشبیه می کند و می فرماید:
علیکم بالصَّبرِ، فاِنَّ الصَّبرَ مِن الایمانِ کَالرّأسِ مِنَ الجَسَدِ، و لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رأسَ مَعَهُ و لا فی ایمانٍ لا صبرَ معهُ.
بر شما باد به شکیبایی، پس جایگاه صبر به ایمان، همچون جایگاه سر نسبت به بدن است و همان گونه که بدن، بدون سر ارزشی ندارد، ایمان نیز بدون شکیبایی، ارزشی نخواهد داشت.
صبر، مقاومت در برابر سختی هاست که موجب قرب انسان به خداوند می شود، چنان که پیامبر فرمود: «صبر، همان ایمان است».
توجه به ناپایداری و زودگذر بودن دنیا
نه شادکامی پایدار و همیشگی است، نه غم و مصیبت. از این رو، انسان خردمند، نه در شادی ها، سرمست و مغرور می شود و نه در گرفتاری ها، افسرده و ناامید. انسان صابر در تمام شرایط، آرامش خویش را حفظ می کند و حوادث تلخ و شیرین روزگار، او را نگران و مضطرب نخواهد کرد. حافظ شیرازی در این باره می گوید:
حافظا، چون غم و شادی جهان در گذر است | بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم |
ملاّ احمد نراقی رحمه الله در معراج السّعادة می نویسد:
حضرت روح الأمین، از نوح نبیّ الله ـ که به روایت مرحوم صدوق رحمه الله ، دو هزار و پانصد سال عُمر کرد ـ پرسید: ای دراز عمرترین پیغمبران! دنیا را چگونه یافتی؟ گفت: «آن را خانه ای یافتم که دو در داشته باشد؛ از یک در آمدم و از در دیگر بیرون رفتم».
حاصل سخن آنکه توجه به ناپایداری دنیا، بردباری در برابر ناکامی ها را به ارمغان خواهد آورد.
بعد از این، از بد و نیک، هر چه رسد ای حافظ | غم مخور، شاد بزی، چون که جهان در گذر است |
بنابر روایات اهل بیت علیهم السلام ، در ورای تمام آسایش ها و رنج ها، خواست و مشیّت الهی وجود دارد. پیامبر گرامی اسلام در این باره می فرماید:
لا یَجِدُ العبدُ حَلاوَةَ الایمانَ حَتّی یُؤْمِنَ بِالقَدَرِ خَیرِهِ وَ شَرِّهِ.
هیچ کسی، شیرینی ایمان را نخواهد چشید، مگر اینکه به مقدّرات الهی ایمان بیاورد؛ خواه آن مقدّرات خیر و خواه شر باشد.
امام صادق علیه السلام نیز در بیانی نورانی می فرماید:
ما مِن قَبضٍ وَ لا بَسْطٍ إلاّ وَ لِلّه فیه مَشیئَةٌ وَ قَضاءٌ و اِبتلاءٌ.
هیچ تنگی و گشایشی نیست، مگر اینکه در آن مشیّت و قضای الهی و آزمایشی از سوی خداوند است.
از سوی دیگر، بنده مؤمن و شیفته حضرت حق تردید ندارد که خداوند متعال، برای بندگانش جز خیر و خوبی مقدّر نمی کند. از این رو، به اقتضای محبتی که نسبت به خداوند دارد، در برابر فرمان او، تسلیم و به آنچه او برایش مقدّر کرده، خرسند است.
بی شک، اعتقاد به تقدیر الهی و تسلیم بودن محض در برابر آن، به تقویت قوه صبر و شکیبایی، کمک بسیاری خواهد کرد.
چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند | گر اندکی نه به وفق رضاست، خرده مگیر |
آن که طریق زهد و بی اعتنایی به نعمت های دنیایی را برگزیده و آسایش طلبی را در خود تعدیل کرده است، هیچ گاه در برابر سختی ها، تعادل و آرامش خود را از دست نخواهد داد و از روال طبیعی زندگی منحرف نخواهد شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:
مَن زَهِدَ فی الدُّنیا تَهاوَنَ بِالمُصیباتِ.
هر کس نسبت به دنیا بی اعتنا باشد، به گرفتاری ها توجهی نخواهد داشت.
زهد و بی اعتنایی به زرق و برق دنیا، یکی از راه های تقویت صبر است.
از آنجا که از پی هر سختی، آسایشی خواهد بود، شایسته است هنگام رو به رو شدن با سختی های زندگی، به امید رسیدن به گشایش، خویشتن دار و صبور بود. حافظ در این باره می گوید:
دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن | که باد صبح، نسیم گره گشا آورد |
خداوند متعال نیز در آیاتی از قرآن به این حقیقت اشاره کرده است. در آیه 7 سوره طلاق می خوانیم: «سَیَجْعَلُ اللّهُ بَعدَ عُسرٍ یُسراً؛ خداوند، به زودی پس از هر سختی، آسانی و گشایش قرار خواهد داد.» و در آیات 5 و 6 سوره مبارکه انشراح آمده است: «فَاِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً ـ انَّ مَعَ العُسرِ یُسراً».
بر این اساس، یادآوری گشایشی که خداوند پس از هر سختی، به انسان عنایت می کند، قدرت انسان را در تحمل سختی ها افزایش خواهد داد.
سخن دارم ز استادم، نخواهد رفت از یادم | که گفتا حل شود مشکل، ولی آهسته آهسته |
غنچه گو تنگ دل از کار فرو بسته مباش | کز دم صبح، مدد یابی و انفاس نسیم |
صبر و رسیدن به مقام های والا
نقش صبر، در دست یابی به درجات رفیع، چنان پررنگ و مهم است که جز با بهره مندی از این ویژگی مهم و ارزشمند، رسیدن به قرب الهی ممکن نیست. خداوند در آیه 35 سوره فصلت، به این حقیقت مهم اشاره می فرماید:
و ما یُلَقّیها إلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا و ما یُلَقّیها إلاّ ذو حَظٍّ عَظیم.
و به این مقام نمی رسند جز کسانی که شکیبا بوده و از بهره ای بزرگ بهره مند باشند.
حضرت عیسی بن مریم علیه السلام نیز به حواریّون خود فرمود: «همانا شما به آنچه دوست دارید، نمی رسید، مگر آنکه بر آنچه کراهت دارید، صبر کنید».
نعمت هم نشینی با پیامبران به سبب صبر در زندگی
امام صادق علیه السلام می فرماید: «روزی خداوند به حضرت داوود علیه السلام وحی کرد که نزد زنی به نام خلاّده دختر اوس برود و به او بشارت بدهد که او اهل بهشت و هم نشین تو در بهشت خواهد بود.
حضرت داوود علیه السلام به خانه خلاّده رفت و درِ خانه اش را کوبید. خلاّده بیرون آمد و عرض کرد: چه شده است که تو را اینجا می بینم؟ داوود علیه السلام فرمود: «خدای تعالی به من وحی کرد که تو هم نشین من در بهشت خواهی بود.» خلاّده گفت: ای پیامبر خدا! سخن شما را تکذیب نمی کنم، ولی به خدا سوگند، در وجود خود چنین سعادتی نمی بینم. حضرت داوود (علیه السلام) فرمود: از درونت خبر بده که در آن چه می گذرد؟ خلاّده گفت: هرگز به هیچ دردی مبتلا نشدم و هیچ گزند و گرسنگی به من نرسید، مگر اینکه در برابرش صبر کردم و از خداوند نخواستم که آن را از من برطرف سازد تا آنکه او اگر خواست، آن را از من دور کند و عافیت و گشایش دهد و به جای آن، خدا را بر آن درد و گرفتاری، شکر و سپاس گفتم. حضرت داود علیه السلام فرمود: «فَبِهذا بَلَغْتِ ما بَلَغْتِ؛ پس بدین سبب، به این مقام رسیده ای.» سپس امام صادق علیه السلام فرمود: «و هذا دینُ اللّهِ ارْتَضاهُ لِلصّالِحینَ؛ این همان دین خداست که برای بندگان صالح و نیکوکار خود برگزیده است».
از نتایج صبر، هم نشینی با پیامبران است.
خداوند متعال، در آیات فراوانی از قرآن کریم، به صابران مژده پاداش داده است. برخی از این آیات عبارتند از: «آیه 11 سوره هود، آیه 90 سوره یوسف، آیه 96 سوره نحل، آیه 111 سوره مؤمنون و آیه 75 سوره فرقان.» افزون بر این آیه ها، خداوند در آیه 10 سوره زُمر، اجر صابران را بی حساب و غیرقابل شمارش معرفی می کند و می فرماید: «اِنَّما یُوَفَّی الصّابرونَ اَجرَهم بِغَیرِ حساب؛ همانا پاداش صابران، بی حساب به ایشان اعطا می شود».
علی علیه السلام در حدیثی، پاداش صابران را بالاترین پاداش ها معرفی می کند: «ثوابُ الصَّبر أعلی الثَّوابِ؛ پاداش بردباری، بالاترین پاداش هاست».
درباره آیت اللّه العظمی گلپایگانی رحمه الله نوشته اند که روزی یکی از فرزندان ایشان از دنیا رفت. یکی از عالمان که برای عرض تسلیت خدمت ایشان رسیده بود، عرض کرد: ان شاء اللّه خداوند، محبت این فرزند را از قلب شما بیرون کند تا صبر بر این مصیبت، برای شما آسان تر شود. آیت اللّه گلپایگانی رحمه الله ، در پاسخ ایشان فرمود: «اتّفاقاً از خدا می خواهم، محبت او را در دلم بیشتر کند تا در غمِ از دست دادنش، بیشتر صبر کنم و اجر بیشتری شامل حالم گردد».
صبر در برابر گرفتاری ها، پاداشی بی حساب برای آدمی به ارمغان می آورد.
انسان های باایمان نه تنها در برابر گرفتاری ها، دستخوش نگرانی و اضطراب نمی شوند، بلکه این سختی ها را لطفی از جانب باری تعالی می دانند که از روی حکمت و مشیّت خود، برای بندگان شایسته اش در نظر گرفته است.
حضرت لقمان علیه السلام در این باره خطاب به فرزندش چنین می فرماید:
یا بُنَیَّ! الذَّهَبُ وَ الفِضَّةُ یُختَبَرانِ بِالنّارِ و المُوْمِنُ یُختَبَرُ بالبَلایا.
ای پسرم! طلا و نقره را با آتش آزمایش می کنند؛ مؤمن را با گرفتاری ها.
با دقت و بررسی در زندگی اولیا و خاصّان درگاه الهی درمی یابیم آنها نیز به اندازه ایمانشان، در معرض امتحان و آزمایش های سنگین الهی قرار گرفته اند. چنان که نبّی مکّرم اسلام که سرآمد همه انبیای الهی است، سختی هایی را تحمل کرد که هیچ یک از پیامبران پیشین، با آن رو به رو نبودند. آن بزرگوار می فرماید: «ما اُوذِیَ نَبیٌّ ما اُوذیتُ؛ هیچ پیامبری همانند من آزار ندیده است».
مقرّبان و پاکان عالَم در تمامی دوران ها با آزمایش های سنگین رو به رو بوده اند و به تعبیر سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی رحمه الله : «نپندار که تنها عاشوراییان را بدان بلا آزموده اند و لا غیر... ؛ صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است».
رو به رو شدن با گرفتاری ها، یکی از نشانه های ایمان به خداوند است.