۲۰ رازی که افراد خوشحال هرگز به شما نمیگویند
مثبت اندیشی
خوشحالی یک انتخاب است و افرادِ واقعا خوشحال هر روز آن را انتخاب میکنند! چیزی که شاید ندانید این است که این آدمها درست مانند آدمهای معمولی با سختی روبهرو میشوند، اما با سلاحِ خنده و مثبت اندیشی برای آن زندگیای که لایقش هستند، دائما مبارزه میکنند؛ بنابراین اگر تا به حال از خودتان پرسیدهاید که «چرا آنها همیشه اینقدر خوشحالاند؟» با ما همراه شوید تا با هم برخی از رازهای این افرادِ واقعا خوشحال را مرور کنیم.
حتما بخوانید: ۹ تلهای که خوشحالی شما را محدود میکند
نیازی به گفتن نیست که همهی زندگی لحظات خوش آن نیست و اغلب بارها و بارها به زانو در میآیید، اما در همین لحظات است که آدمهای خوشحال برای شاد بودن تلاش میکنند. اگر به نظرتان میرسد این افراد همهی چیزهایی را که میخواهند، دارند، احتمالا درست متوجه شدهاید، اما دلیلش این است که آنها راز خوشحالیِ واقعی را کشف کردهاند، چیزی که در درونِ خود آنهاست. در این نوشته این رازها را با شما در میان میگذاریم:
۱. همیشه خوشحال نیستند
بیایید روراست باشیم، هیچکس همیشه خوشحال نیست، دلیل خوبی هم برای آن وجود دارد. این درّهها هستند که زیبایی قلهها را به ما نشان میدهند. افراد واقعا خوشحال این را میدانند و به خودشان اجازه میدهند که بهطور طبیعی احساس اندوه یا سرحال نبودن را تجربه کنند. تلاش برای خوشحالیِ تحمیلی، خب، تحمیلی است. پس آنها اندوه، اشک و موانع پیشِ رو را میپذیرند و به خودشان اجازهی تجربه کردن این لحظات را میدهند. هر چه باشد آنها آدماند.
حتما بخوانید: ۱۰ عادت مشترک انسانهایی که هیچوقت خوشحال نیستند
۲. نه گفتن را آموختهاند
عجیب به نظر میرسد، اما نه گفتن برای بعضی از آدمها کار راحتی نیست، به خصوص اگر از آن دسته از افرادی باشید که عاشق خوشحال کردن دیگراناند؛ با این حال، اگر در نتیجهی چنین کاری همیشه حالِ بدی را تجربه میکنید، باید بدانید افرادِ واقعا خوشحال، انرژیِ خود را وقفِ این کار نمیکنند. این کار، بیبروبرگرد به استرس و اضطراب ختم میشود و به نوعی هدفِ خوشحال بودن را به تمام معنا نابود میکند. در عوض، آدمهای خوشحال از حقِ خود برای نه گفتن استفاده میکنند. آنها این کار را به شیوهای جسورانه انجام میدهند، شیوهای که نه به روابطشان آسیب میزند و نه خوشحالی خودشان را از بین میبرد.
حتما بخوانید: ۱۰ عادت مشترک انسانهایی که هیچوقت خوشحال نیستند
۳. زندگیِ بیدردسری نداشتهاند
اپرا وینفری آدمی خوشحال علی رغم زندگی سخت گذشته
اپرا وینفری از قدرتمندترین زنان دنیا زندگی بسیار سختی را پشت سر گذاشته است.
هیچ یک از آدمهای واقعا خوشحال به شما نخواهند گفت که زندگیشان راحت بوده است! شاید بارها زمین خورده باشند، اما هر بار برخاستهاند و نپذیرفتهاند که زمینگیر بمانند! قدرت و انرژی فراوانی که برای برخاستنِ مجدد و جنگیدن به کار بردهاند چیزی است که معنای خوشحالی واقعی را به آنها نشان داده است. اگر بتوانید از درون سختیها با لبخندی بر لب عبور کنید، برندهاید و چه کسی است که از این موضوع خوشحال نشود!
حتما بخوانید: ۱۰ درس زندگی که برای موفقیت به آن نیاز دارید
۴. از عرش به فرش آمدن را تجربه کردهاند
آنها بسیار بیشتر از آنچه بتوانند به شماره بیاورند از عرش به فرش افتاده و دوباره برخاستهاند. برای اغلبِ موجوداتِ فانی، سقوط از عرش به فرش احتمالا یعنی پایانِ راه، اما برای افرادِ واقعا خوشحال، این وضع تنها یک موقعیت برای شروعِ دوباره و یک پیریزی مستحکمتر و بهتر است. این افراد در مسیرِ صعود درسهای زیادی آموختهاند و در مسیرِ هبوط درسهایی بسیار بیشتر. هیچ تجربهای بیهوده نیست و آنها با علمِ به این موضوع پیش میروند!
حتما بخوانید: غلبه بر شکست؛ چگونه شکست را شکست دهیم؟
۵. نقصشان را دوست دارند
برای آدمهای خوشحال نقص داشتن، همان بینقصی است! آنها با خودشان کنار آمدهاند و نقصها و عیب و ایرادهایشان را پذیرفتهاند. افرادِ واقعا خوشحال میدانند همهی این نقصها تنها بخشی از چیزی است که آنها را به انسانی استثنایی تبدیل میکند و آنها عاشق این موضوعاند! آدمهای خوشحال درک کردهاند چیزی به نام بینقصی، وجود خارجی ندارد و نه تنها به دنبال آن نیستند، بلکه فهمیدهاند که نقصها هم به همان اندازه عالیاند!
برای تهیه مجموعه صوتی «مثبتاندیشی و شادی» کلیک کنید
۶. در زندگیشان جایی برای استرس باز نمیکنند
آدمهای واقعا خوشحال چه از راه مدیتیشن، چه با دور شدن از شرایط استرس زا یا به روشی خلاقانه مسیر را برای خودشان هموار میکنند تا از هر موقعیت استرسآورِ غیرضروری اجتناب کنند و به سرعت هر چه تمامتر از آنها فاصله بگیرند. این کار به هیچ وجه طفره رفتن نیست، بلکه راهبردی برای تمرکز بر چیزهایی است که واقعا اهمیت دارند و جلوی استرسهای کوچک آزاردهنده را میگیرد تا به مسئلهای بسیار حادتر تبدیل نشوند.
حتما بخوانید: افراد موفق چطور استرس خود را مهار میکنند؟
۷. ورزش میکنند
برای خوشحال شدن چه راهی بهتر از انجام کاری است که مواد شیمیایی خوشحالکنندهی طبیعی را از درون در بدن آزاد میکند؟ آدمهای واقعا خوشحال از دنیای زندگی سالم و ورزش بهره میبرند، نه فقط برای داشتن ظاهری خوب، بلکه چون به آنها احساسی حتی بهتر از حس کنونی میدهد! چه در فضای آزاد بدوند یا در باشگاه ورزش کنند، آدمهای خوشحال از فواید ورزش و ترشحِ اندروفین در بدن باخبرند.
۸. میدانند که کافی هستند
نیک وی ایچ ایچ مثالی از انسانی که برای خوشحالی نیازی به چیزی ندارنیک وُییچایچ که یک سخنران انگیزشی است برای خوشحالی نیازی به دست و پا ندارد.
آنها به آخرین نسخههای هرچیز و بهترینها احتیاج ندارند و ارزش خودشان را به چیزهای خارجی گره نمیزنند. آدمهای خوشحال آموختهاند که هیچ چیزِ به خصوصی نمیتواند احساس خوشحالی یا رضایت را در آنها پدید بیاورد. آنها در روابطشان از رویکرد «مرا همانطور که هستم بپذیر» پیروی میکنند. ممکن است در گذشته بر سر ارزشمندیشان نبردی را پشت سر گذاشته باشند، دنبال چیزهایی رفته باشند که گمان میکردند از آنها آدمی بهتر میسازد، اما حالا میدانند درست به همان صورتی که هستند عالیاند.
حتما بخوانید: ۲۰ راه برای شاد زیستن
۹. قضاوت نمیکنند
آنها نیاز یا تمایلی به قضاوت دیگران ندارند، زیرا دوست ندارند خودشان هم مورد قضاوت قرار بگیرند. ترجیحِ آدمهای خوشحال این است که بگذارند دیگران همانطور که دوست دارند زندگیشان را زندگی کنند. نگرانی در اینباره که دیگران چه میکنند یا نمیکنند غیرضروری و زمانبر است و فقط به فردِ قضاوتکننده احساسِ کاذبِ برتری میدهد. آدمِ خوشحال نیازی به این کار ندارد و ترجیح میدهد از زمانش به جای تخریبِ دیگران، برای تعالی آنها استفاده کند.
۱۰. میتوانند توجهشان را تنظیم کنند
فارغ از نوع مشکلی که با آن روبهرو هستند، همیشه راه دیگری برای بررسی مسائل وجود دارد. آنها با تنظیم توجه میتوانند به مشکلات سخت با نگاهی تازه بنگرند. تنظیم توجه، چشمانداز تازهای به دست میدهد و با چشماندازی جدید راهحلی تازه پدیدار خواهد شد.
حتما بخوانید: چطور برای رسیدن به هدف با انگیزه بمانیم؟
۱۱. شور و نشاطِ روزهای کودکی را از دست ندادهاند
آدمهای خوشحال از درون کودکاند! آنها از سختیهای زندگی متأثر نشدهاند، میخندند و عشق میورزند. سرزندگیِ آنها مسری است. همین رویکرد آنها به زندگی، کنجکاوی و خلاقیت را در آنها زنده نگه میدارد و این حقیقت را باید بپذیریم که بودن در کنار آنها به همین دلیل تا این اندازه خوشایند است.
۱۲. با ترس رودررو میشوند
ترس در زندگی آدمهای واقعا شاد جایی ندارد. آنها در جستوجوی خوشحالی پیروزند و خودشان را به سلاحِ شجاعت مجهز کردهاند و با زرهِ خوشحالی به جلو حرکت میکنند. مواجهه با ترسها البته ترسناک است، اما خب این هم بخشی از سازِ زندگی است که باید با آن رقصید. با رودررو شدن با ترسها این آدمها کنترل زندگیشان را به دست میگیرند و هیچ چیز اجازه پیدا نمیکند بین آنها و خوشحالی فاصله بیندازد.
حتما بخوانید: نگذارید این ترس ها موفقیت شما را تهدید کنند
۱۳. ریسک میکنند
آدمهای شاد مانند ایلان ماسک ریسک میکنندایلان ماسک، کارآفرینی موفق است که به ریسکپذیری شهرت دارد.
ریسکپذیرها آدمهای خوشحالتری هستند! آنها میدانند فراتر رفتن از کنجِ آسایش و پا گذاشتن به حیطههای تازه نه فقط دلهرهآور بلکه یک راه مسلّم برای تجربهی چیزهای نو و شگفتیآوری است که زندگی برای عرضه در اختیار دارد. آنچه آنها را وادار به حرکت میکند، رشد و بیشتر دانستن دربارهی این موضوع است که چه کسی هستند و میتوانند به چه دست پیدا کنند. آنها میدانند ممکن است اشتباه کنند یا شکست بخورند، اما برای آنها شکست فقط یک درسِ دوستداشتنیِ دیگر از زندگی است.
تهیه مجموعه صوتی بهترین مقالات «چطور» در زمینه اعتماد به نفس
۱۴. هیچ کینهای به دل ندارند
آدمهای خوشحال به عصبانیتها یا آزارهای گذشته نمیآویزند، در عوض ترجیح میدهند به رنجها اجازه بدهند از وجودشان خارج شوند. هیچ راهی برای نابود کردن خوشحالی بهتر از به دوش کشیدن بار غمهای قدیمی که وبال گردنتان شده، وجود ندارد. آدمهای واقعا خوشحال از این موضوع باخبرند و بنابراین تجربهی آزار و رنجی را که متحمل شدهاند میپذیرند، میبخشند، خود را مجددا آماده میکنند و خوشحالتر و سبکبارتر به پیش میروند.
حتما بخوانید: چطور حتی وقتی غیر ممکن است، بتوانیم ببخشیم؟
۱۵. دیگران را تشویق میکنند
دیدن خوشحالی دیگران و اینکه آنها حداکثر استفاده را از استعدادهای درونی خود ببرند، چنین افرادی را واقعا خوشحال میکند. دیدن تلاشِ سختِ دیگران آنها را به واقع خوشحال میکند و بنابراین همهی آنچه در توان دارند در راستای حمایت و تشویق افراد مهم و مورد علاقهی زندگیشان انجام میدهند. همچنین آنها با موفقیت دیگران تشویق میشوند، نه اینکه حسادت کنند؛ یعنی یک برد دوطرفه!
۱۶. عاشق خندیدن هستند
آدمهای خوشحال جنبههای شاد و مفرّح زندگی را میبینند و هدفشان این است که همیشه به سمتِ روشنِ زندگی نگاه کنند. وقتی میخندند واقعا سرشار از لذتاند و میتوانند بیروحترین آدمها را هم به خنده وادارند. آنها میدانند در کنار گذر زمان، هیچ التیامدهندهای بهتر از خنده وجود ندارد. خندیدن نه تنها آنها را خوشحال میکند، بلکه به کنترل موقعیتهای پر از استرس بسیار کمک میکند.
حتما بخوانید: لبخند زدن چه تاثیری روی شما و اطرافیانتان دارد؟
۱۷. در وهلهی اول با خودشان صادقاند
آنها میتوانند هر دروغی که بخواهند به دیگران بگویند، اما همهی آدمهای خوشحال به شدت مراقب آن ندای درونشان هستند که به آنها یادآوری میکند، کاملا با خودشان صادق نیستند. شجاعتِ اعترافِ مسائل به خودمان اولین گام صادق و راحت بودن با خود است، پیش از آنکه بتوانید با دیگران صادق باشید. این کار ترسناک است، اما باید انجام شود. آدمهای واقعا خوشحال میدانند اگر قرار است خودِ واقعیشان باشند باید با خود صادق باشند، زیرا هیچ چیز مانند عدم صداقت نمیتواند قطبنمای شادی فرد را از کار بیندازد!
۱۸. از دیگران درخواست کمک میکنند
آنها میدانند که درخواستِ کمک انسان را به موجودی ضعیف تبدیل نمیکند؛ بنابراین وقتی از کسی کمک میخواهند دچار احساسِ ضعف یا احساسات منفی دیگر نمیشوند. در عوض کمک خواستن را فرصتی برای گرفتن دیدگاه دیگری دربارهی ایده یا موقعیتشان یا تقسیم باری سنگین با دیگران میبینند. آنها متوجهاند که ممکن است همیشه پاسخ یا توانایی لازم را در اختیار نداشته باشند که همهی کارها را به تنهایی انجام بدهند. پس از دستی که برای کمک به سویشان دراز شود یا توصیهای دوستانه، مانند یک هدیه استقبال میکنند. آنها میدانند کمک خواستن چیزی از آنها کم نمیکند، بلکه تنها میتواند به زندگی و تجریبات آنها چیزی بیفزاید.
حتما بخوانید: احساس تنهایی را کنار بگذارید و بپذیرید که به دیگران نیاز دارید
۱۹. از تفاوتها استقبال میکنند
همهی آدمها در یک چیز با هم شباهت دارند: در تفاوت داشتن با هم! آدمهای واقعا خوشحال از این تفاوتها آگاهاند؛ چه این تفاوتها دربارهی نژاد، مذهب، جنسیت، یا دیدگاهها باشد چه هر تفاوت دیگری که ما را از هم جدا میکند. آنها سعی نمیکنند تفاوتها را انکار کنند، بلکه آنها را میپذیرند و گرامی میدارند. برای آدمهای واقعا خوشحال، اگر همه مثل هم بودند دنیا به جایی کاملا کسالتآور تبدیل میشد!
۲۰. عاشق زندگی هستند
زندگی با همهی بالا و پایینها، زیر و بمها و فراز و فرودهایی که در خود دارد، برای آدمهایی که خالصانه خوشحالاند یک ماجراجویی است که بهتر است همه قدردان آن باشیم. جای زخمها و کبودیها باعث میشوند از لبخندها و زیباییها، بیشتر لذت ببریم. آدمهای به راستی خوشحال چون این را میدانند با زندگی نمیجنگند، بلکه آن را به همین شکل میپذیرند. آنها برای اینکه زندگیِ لذتبخش، پربار و ارزشمندی بسازند هرکاری لازم باشد انجام میدهند؛ در عین حال میدانند برای اینکه بتوانند واقعا قدر این سفر را بدانند، گاهی هم باید بنشینند و از مسیر لذت ببرند!
آگهی استخدام اپراتور برای پمپ گاز
نیاز به اپراتور دستگاه CNG در تهران
با همکاری تمام وقت
داشتن آشنایی کامل برای کار با دستگاه CNC
داشتن تسلط کافی به مانیتور و ابعاددهی به دستگاه CNC
داشتن 5 سال سابقه کار دولتی یا شرکتی
کار اپراتور CNC پرس برک
فعالیت اپراتور CNC لیزر برش
لطفاً متقاضیان به شماره واتساپ زیر پیام بدهید:
09031119706
ادامه مطلب ...
قاضی منصوری کجاست؟
او که روزی خیابان بخارست تهران قلمرواش بود، در نهایت در یکی از خیابانهای بخارست رومانی به کام مرگ فرورفت و علت مرگ او هر روز ابعاد جدیدی پیدا میکند و بر ابهامها افزوده میشود. مرگ منصوری یک مرگ ساده برای تبعه ایرانی خارجنشین نیست، زیرا او در قلب باند فساد تازه کشفشده قوه قضائیه قرار دارد و اگر زنده میبود اعترافاتش ابعاد پنهان پرونده طبری را نیز هویدا میکرد
«مرگ غلامرضا منصوری با خشونت همراه بوده است»؛ این بخشی از نتیجه کالبدشکافی جنازه قاضی متواری است که با سقوط از پنجره هتل سهستاره دوک در بخارست کشته شد. مرگ قاضی منصوری که از همان ابتدا مشکوک به نظر میرسید و اعلام خودکشی بیشتر نشان از یک پاسخ شتابزده از سوی دولت رومانی داشت، با سخنان شاهدان عینی از روز حادثه بهشدت با تردید مواجه شده بود و اکنون هم با اعلام نتیجه کالبدشکافی جنازه از سوی دولت رومانی به ایران ظن قتل او تقویت شده است.
هرچند همچنان برخی در رسانههای اجتماعی با انتشار تصاویر روز حادثه و ماشین حمل جنازه اصل مرگ او را نیز زیر سؤال بردهاند. حتی کوچکزاده، نماینده سابق مجلس نیز مدعی شده تصاویر منتشرشده از حمل جنازه مشکوک است و منصوری با حیله خودکشی توانسته بگریزد و اسناد مورد استناد او هم فیلم و عکسهای حمل جنازه در روز حادثه است که تاکنون سروصدای بسیاری هم ایجاد کرده است. بههرحال در جواب دادستانی رمانی آمده است: «کالبدشکافی غلامرضا منصوری نشان میدهد مرگ وی با خشونت و شتابزدگی بوده است».
دادستانی بخارست در ادامه آورده است «مرگ منصوری به دلیل جراحات ناشی از اصابت شیء سختی بوده که در حالت طبیعی رخ نداده است». تفسیر خودکشی با خشونت و شتابزدگی کار متخصصان پزشکی قانونی و کارآگاهان پلیس است، اما نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که وقتی فردی مانند یک قاضی ملبس به لباس روحانیت است، چرا باید خودکشی کند و حتی اگر قصد خودکشی داشته باشد، سعی میکند در آرامش و بدون خشونت آن را انجام دهد؛ البته که تمام فرضها و بررسی صحت و سقم ادعاهای مطرحشده با پلیس است و نمیتوان تا تکمیل نتایج تحقیقات قضاوتی کرد. با توجه به اقدامات منصوری در روز حادثه مانند حضور در پایگاه پلیس برای امضای برگه حضور و غیاب خود و تسویه بخشی از هزینههای هتل و دیدار با یک جوان و صحبت چنددقیقهای با او در لابی هتل همگی حاکی از روال عادی زندگی این قاضی است و کمتر روانشناس جنایی یا حقوقدان کیفری میتواند چنین مواردی را قبل از خودکشی یک متهم فراری به یاد آورد.
ادامه مطلب ...
آموزش ساخت لینک گروه در تلگرام
با پیست کردن (Paste) این لینک دعوت در هر کجا که تمایل داشته باشید،
سایر افراد ضمن کلیک بر روی آن قادر به ملحق شدن به گروه تلگرام شما میشوند.
چرا مذاکره با ترامپ ممکن نیست؟!
کار مذاکره برای ما زمانی سخت می شود که مشاهده می کنیم اعضای کلیدی کابینه ترامپ نه تنها طرفدار مذاکره نیستند بلکه همان طور که به صراحت گفته اند به فکر براندازی یا سرنگونی نظام هستند. آنها برای رسیدن به این هدف ترامپ را تحت فشار گذاشته اند و حتی ابایی ندارند که گزینه نظامی را به میان بکشند. در چنین شرایطی حتی اگر دونالد ترامپ که بارها آمادگی خود را برای مذاکره با ایران اعلام کرده است، با ایران وارد مذاکره شود، چه تضمینی وجود دارد که آنها مانع از ادامه مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن نشوند؟
چرا مذاکره با ترامپ ممکن نیست؟!
نویسنده : سید علی موسوی خلخالی
روزنامه نگار، مترجم و سردبیر دیپلماسی ایرانی.
مطالب بیشتر
دیپلماسی ایرانی: این روزها بحث مذاکره یا عدم مذاکره با دولت دونالد ترامپ نقل محافل شده است. البته بدیهی است دولتی که نه استراتژی روشن دارد و نه بر پایه منطق سیاسی با کشور ما برخورد می کند، راهی برای مذاکره نمی گذارد. با این حال بسیاری بر این اعتقادند که با وجود تحریم های سنگین و سختی های بسیاری که متوجه کشور در پی خروج یکجانبه امریکا از برجام شده است، بد نیست با دولت ترامپ مذاکراتی آغاز شود شاید که از شدت این فشارها کاسته شود. کسانی که چنین ایده ای را مطرح می کنند یک سوال ساده را بی پاسخ می گذارند، چه تضمینی وجود دارد با دولت امریکا وارد مذاکره شدیم، به نتیجه ای هم رسیدیم و همین دولت شش ماه بعد یا بعد از انتخابات ریاست جمهوری امریکا یا هر زمان دیگر به نتایج چنین مذاکره ای پایبند بماند؟ به ویژه که دولت ترامپ دچار آشفتگی سیاسی روشن در برابر ایران است، یک روز صحبت از جنگ می کند روز دیگر مذاکره بدون پیش شرط را به میان می کشد. وانگهی، مذاکره دولت ترامپ با کره شمالی نمونه بارزی است، آیا در طول حدودا شش یا 7 ماهی که میان واشنگتن و پیونگ یانگ مذاکرات دوجانبه ای آغاز شده آیا این مذاکرات به نتیجه رسیده است؟
کار مذاکره برای ما زمانی سخت می شود که مشاهده می کنیم اعضای کلیدی کابینه ترامپ نه تنها طرفدار مذاکره نیستند بلکه همان طور که به صراحت گفته اند به فکر براندازی یا سرنگونی نظام هستند. آنها برای رسیدن به این هدف ترامپ را تحت فشار گذاشته اند و حتی ابایی ندارند که گزینه نظامی را به میان بکشند. در چنین شرایطی حتی اگر دونالد ترامپ که بارها آمادگی خود را برای مذاکره با ایران اعلام کرده است، با ایران وارد مذاکره شود، چه تضمینی وجود دارد که آنها مانع از ادامه مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن نشوند؟
برجام نمونه روشنی از یک توافق همه جانبه با پشتوانه بین المللی بود، دونالد ترامپ تحت فشارها و توصیه های مغرضانه داخلی و خارجی به خروج از آن تحریک شد. در حالی که بسیاری در دولت او از جمله رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه سابق و جیمز متیس، وزیر دفاع سابق با این اقدام رئیس جمهوری امریکا مخالف بودند، اما سنبه پرزورتری وجود داشت که توانست اراده خود را پیش ببرد و ترامپ را به خروج از برجام ترغیب کند. این سنبه پرزورتر نه تنها به مذاکره با ایران معتقد نیست بلکه به صراحت از لزوم تغییر حکومت حتی با استفاده از ابزار خطرناک جنگ سخن می گوید، در این صورت چگونه می توان با دولت امریکا وارد مذاکره شد؟
چندی پیش یکی از افراد بسیار آگاه به امور امریکا در جایی گفت: «دونالد ترامپ شاید تنها رئیس جمهوری امریکا باشد که توانسته بیش از هر رئیس جمهوری دیگری بر سیستم حاکم بر امریکا تاثیر بگذارد و خواسته خود را پیش ببرد. البته این بدان معنا نیست که سیستم بر او تاثیرگذار نیست و او را هدایت نمی کند. اما می توان گفت این تاثیرگذاری به نوعی دوجانبه است، چرا که در بسیاری جاها دیده ایم که این ترامپ بوده بر سیستم تاثیر گذاشته و اراده خود را پیش برده است.»
از او وقتی درباره امکان مذاکره ایران و امریکا پرسیده شد، گفت: «واقعیت این است که اولا نه در داخل ایران، چه در درون دولت و چه کلا در درون حاکمیت، اعتمادی به مذاکره با امریکا وجود ندارد. بنابراین از این سو چنین اراده و فضایی برای مذاکره نیست، دلایل آن هم روشن است، کسی که در یک روز چندین موضع متناقض می گیرد و یک حرف ثابت ندارد، چگونه می شود با او مذاکره کرد؟!»
وی سپس گفت: «مشکل مذاکره با ترامپ این است که، صحیح است که اهل معامله است و می شود با او به توافق رسید اما مساله این جاست که شیوه مذاکره او دقیقا مثل معامله های تجاری اش است، مذاکره را شروع می کند، اما در آخر وکلایش را به سراغ شما می فرستد و قرار می شود که آنها کار را تمام کنند، آنها هم طوری رفتار می کنند که چیزی به دست شما نرسد. دقیقا انگار که دارد ملک می خرد، او برای خرید ملک با طرف معامله مثلا با قیمت یک میلیون دلار وارد گفت وگو می شود، طرف را به صد هزار دلا قانع می کند، وکلایش معامله را با 70 هزار دلار تمام می کنند. در این صورت فکر می کنید می شود با چنین کسی وارد مذاکره شد؟»
مشکل مذاکره با ترامپ همین است. نه می شود به او اعتماد کرد و نه تمایل دارد در پایان مذاکره امتیازی به طرف مقابل بدهد، شاید فکر می کند چنین شیوه ای قدرت امریکا را نشان می دهد.
آدرس و شماره جدید تماس مطب دکتر بیژن زرسازگار :
فوق تخصص بیماری های گوارش و کبد بزرگسالان
۰۲۱-۸۸۵۲۳۰۳۸
۰۲۱-۸۸۵۲۳۰۳۸
آدرس: تهران
استاد مطهری - روبروی امیراتابک - پلاک ۱۳۳ طبقه همکف
آدرس و شماره جدید تماس مطب دکتر بیژن زرسازگار :
فوق تخصص بیماری های گوارش و کبد بزرگسالان
۰۲۱-۸۸۵۲۳۰۳۸
۰۲۱-۸۸۵۲۳۰۳۸
آدرس: تهران
استاد مطهری - روبروی امیراتابک - پلاک ۱۳۳ طبقه همکف